ღ♥ღ زخم ღ♥ღ
ای قلب من بارانیات کردند و رفتند
کنج قفس زندانیات کردند و رفتند
در سایههای شب تو را تنها نوشتند
سرشار سرگردانیات کردند و رفتند
احساس پاکت را همه تکفیر کردند
محکوم بیایمانیات کردند و رفتند
هر شب تو را دعوت به بزم تازه کردند
در بزمشان قربانیات کردند و رفتند
زخمی که رستم از شغاد قصهاش خورد
مبنای این ویرانیات کردند و رفتند
هدی بهنژاد (شمیم)
+ نوشته شده در جمعه سیزدهم اسفند ۱۳۸۹ ساعت 22:0 توسط حسین
|
منـت خـدای را كـه مـا خـاموشی